بیاید فرض کنیم ...
• دختری  هستیم در حسرت استودیو که آرزویش در شعله های آبی سوخت .

• فرض کنیم  دختر وزنه برداری هستیم...
با تلاش های بی پایان برای موفقیته امروز
که بعد از هزاران اشک و خنده و ایستادن پس از هر شکست بازیگری تمامش را زیر سوال می برد .

• فرض کنیم طفل ۱۷ ماهه ای هستیم ...
که تن کوچکش توسط گرگی به اسم پدر دریده می شود .

• فرض کنیم دختری هستیم با چشم هایی درخشان ... که به قصد پرواز در شهری کثیف قدم بر می دارد
که ناگهان ناشناسی بال پروازش را با مایعی سوزان به آتش می کشد و چرایی بزرگ در سرش  تا ابد باقی می ماند .

• فرض کنیم رومینایی هستیم ...
که رفتار های کوچک و حس های تلخ به سمت عشقی اشتباه هولمان می دهد
اشتباهی که با خون خودمان پاک می شود .

• فرض کنیم دختری هستیم .. .
در اولین روز های جوانی که با ازدواجی از جنس اجبار رویاهایش با لباس عروس کفن می شود .

• فرض کنیم دختر نوجوانی هستیم...
که به خاطر سیاهی روزگار از پشت پنجره لذت هایش را در خیالش  زندگی می کند .

•فرض کنیم دخترانی هستیم ...
از تبار درد که در میان آلودگی های شهر برای فردایمان قدم بر می داریم .

یلدا حقوردی
ZibaMatn.IR

ارسال شده توسط
yalda_haghverdi